این پاورپوینت در مورد مراحل تجزیه و تحلیل سیستم در تجزیه و تحلیل و طراحی سیستمها در 76 اسلاید کامل با افکت مناسب و شامل: مراحل تجزیه و تحلیل سیستم در تجزیه و تحلیل و طراحی سیستمها،سیستم و نگرش سیستمی در تجزیه و تحلیل و طراحی سیستمها،سیستم و نگرش سیستمی،تجزیه و تحلیل و طراحی سیستمها،سیستم چیست ،اجزاء یک سیستم،ترکیب سیستم ،طبقه بندی سیستم ها ،سیستم های باز و بسته ،انواع آنتروپی ،سلسله مراتب سیستم ها از دیدگاه بولدینگ ،سیکل تجزیه و تحلیل ،مرا حل تجزیه و تحلیل سیستمها و...ومنابع می باشد
قسمتی از متن:
ــ سیستم و نگرش سیستمی
اصولاً هر شیء یا پدیدهای که به نوعی دارای حیات و چرخه باشد، سیستم نامیده میشود. استفاده از روش سیستم به عنوان یک روش بهتر برای درک تمام پدیدهها شناخته شده است. این ایده در سال 1937 به وسیلهی «لودویک وون برتالانفی» یک زیستشناس آلمانی ارایه شد. وی نام «نظریهی عمومی سیستمها» را به یک نظم جدید برای فرموله کردن قواعدی که در سیستم به صورت کلی به کار میرود اطلاق نمود.
سه حرکت فکری ساختارنگری، سیبرنتیک و نظریهی اطلاعات موجب گسترش و توسعه نگرش سیستمی شدند. ساختارنگری در زبانشناسی، مردمشناسی و روانشناسی بسیار مطرح است. کلمه سیبرنتیک به معنای هدایت یک کشتی و معنای مجازی آن عمل رهبری یا حکومت کردن است. روششناختی سیبرنتیک به جای تأکید بر علت، هدف را در نظر میگیرد. سیبرنتیک هر چیزی را با ماشین همانندسازی میکند و از یک جنبه به عنوان علم ماشین در نظر گرفته میشود.
از دیدگاه سیبرنتیک برای شناخت ماشینها باید ساختار و موقعیت درونی ماشین در هر لحظه، کنشها و واکنشها با محیط و بالاخره تکامل ماشین در یک مدت زمان را مشخص کرد. برای این منظور باید اندام اثرپذیر از محیط خارج و اندام اثربخش ماشین به محیط خارج از آن را مشخص کرد. ممکن است خروجیها بر ورودیها مؤثر باشند. در واقع معلول ممکن است بر علت تأثیر بگذارد. در این صورت باید حلقهی بازخورد ماشین را مشخص کرد. در بازخورد مثبت واکنش در جهت کنش عمل میکند و در بازخورد منفی مکانیسم بر ضد اثرات دنیای خارج عمل میکند.
ــ تعریف سیستم
لفظ سیستم به مجموعهای از عناصر اطلاق میشود که ورودیهای مشخصی را دریافت نموده و سپس روی آنها پردازش انجام داده و در نهایت خروجیهای معینی را تولید میکند. سیستم مجموعهای است از چندین جزء وابسته به هم که در جهت حصول هدفهای خاص در تعامل با یکدیگر هستند.
در فرهنگ انگلیسی «آکسفورد» یک سیستم به عنوان مجموعه یا گروهی از اشیاء مرتبط یا غیرمرتبط، به نحوی که یک واحد پیچیده را تشکیل دهند و یا ترکیب کلی اجزاء که بر حسب طرح یا برنامهای نظام یافته باشد تعریف شده است. به همین ترتیب فرهنگ زبان انگلیسی «رندومهاس» این تعریف را برای سیستم ارایه داده است: «مجموعه منظم و قابل درکی از حقایق، اصول، نظریهها و امثال آنها در زمینهی خاصی از دانش یا اندیشه».
یک سیستم همواره دارای هدفی مشخص است و به صورت مجزا وجود ندارد. همانطور که هر سیستمی دارای سیتستمهای سادهتری میباشد، خود نیز زیرسیستمی از یک سیستم پیچیدهتر میباشد. یک سیستم با هدف خاص که در آن تقسیم کار، ارتباطات و کنترل وجود داشته باشد را «سازمان» گویند.
دیدگاه سیستمی، به نقل از کتاب «روابط صنعتی» بررسی پدیدهها از طریق در نظر گرفتن کل پدیده است. منظور از کل، مجموعهای است که از به هم پیوستگی یکسری اجزاء که کم و بیش با هم مرتبط هستند و کلیت پدیده را به وجود میآورند میباشد. به طوری که مشهود است این نحوه دید، سنتز جدیدی است از روشهای قیاسی و استقرایی، که محاسن هر یک را داراست و فاقد عیوب هر دوی آنها است. توضیح اینکه در منطق سه نوع حجت وجود دارد: قیاس (Deduction)، استقراء (Induction) و تمثیل (Example). استقراء یعنی قریه به قریه گشتن و در منطق از جزء به کل رسیدن است و قیاس عکس آن.
از تعاریف فوق میتوان نتیجه گرفت که برای شناخت سیستمها در حالت کلی باید عناصر تشکیلدهنده و روابط بین آنها را شناخت. در دیدگاه سیستمی رابطهی بین دو جزء یا دو عنصر رابطهی علت و معلولی تنها نیست بلکه ممکن است عملی دو جانبه باشد. رابطهی تعاملی بین عناصر سیستم علاوه بر علت و معلول ممکن است رابطهی زمانی، رابطهی دو جانبه و رابطهی بازخوردی هم باشد. اصولاً بین عناصر سیستم باید تناسبی برقرار باشد.
کل سیستم چیزی بالاتر از حاصل
شناخت کل سیستم و هدفهای آن تنظیم گزارش پیشنهادی
بررسی و تشخیص مشکلات پیگیری جهت اجرا
انتخاب مهمترین مشکل ارزیابی مجدد روش نو
تعین علل مشکل جرح و تعدیل روش نو
بررسی راه حل های مشکل استقرار روش نو
ارزیابی هر یک از راه حل ها یا روشها
انتخاب روش مناسب
مرحله اول : شناخت مشکل و تبیین آن
مشکل یا مشکلات مربوطه ممکن است از سوی مدیران،
مقامات مسئول سازمانی و یا شخص آنالیست شناسایی گردد
مشکل مربوطه بایستی :
- به اندازه کافی اهمیت داشته باشد که وقت و هزینه را بتوان صرف آن کرد .
- برای تشخیص مهم بودن مشکل باید ارتباط آن با هدف سازمان را بررسی کرد .
- در شناخت مشکل باید دقت کرد علتها با معلولها اشتباه نشوند .
اصولاً سیستمها در ارتباط با محیط جانبی به صورت باز، با ارتباطی پویا و تأثیرات دو جانبه هستند و یا سیستم به صورت بسته و بدون نیاز به ارتباط با محیط خارج به کار خود ادامه میدهند. سیستم باز، پویا و وظایف و اجزاء آن متغیر هستند. در سیستمهای بسته اعمال از قبل معین و سیستم وابسته به عناصر داخلی خود است. البته هرگز سیستم به صورت منفرد یافت نمیشود و باز و بسته بودن سیستمها نسبی است. هر سیستم محیط خاص خود را دارد. محیط یک سیستم شامل مجموعه سیستمهایی است که با آن در ارتباط هستند.
تعامل بین سیستم و محیط آن به صورت ماده، انرژی و اطلاعات است. سیستم بسته با محیط اطراف خود تنها مبادله انرژی میکند. لازمهی رابطه سیستم با محیط اطراف، وجود یک رابط یا درواقع محل مبادلات است. رابطها نیز در شناخت سیستمها حائز اهمیت هستند. در حالت کلی برای ایجاد یک سیستم چه باز و چه بسته مراحلی مشخص وجود دارند. به این مراحل چرخهی حیات سیستمها گفته میشود. سیستم چیست؟ تعریفی از سیستم و نگرش سیستمی
شاید شما هم در گفتار روزانه خودتان از کلمه سیستم استفاده کرده باشید، مثلاً فلان شرکت اصلاً سیستم درستی نداره و مثال های دیگر...
اما تعریف صحیح و کامل سیستم چیست؟
ترتیب منظمی ازعوامل یاعناصرهمبسته که باتوجه به همبستگی و تاثیراین عوامل بر یکدیگرو تبادل منابع، درجهت کارکردو حصول نتایج ویژه ای هستند .
به بیان ساده تر سیستم مجموعه منظمی از اجزای به هم پیوسته است که برای رسیدن به یک هدف با یکدیگر در تعامل هستند.
در تکمیل تعریف بالا می توان اینگونه نیز گفت که سیستم محموعه ای از فرایندها است که در ارتباط با یکدیگر هستند و برای رسیدن به هدفی مشخص تلاش می کنند.
اینجا لازم است که بگوییم فرایند نیز مجموعه از فعالیت ها سازمان در قالب کارهای تولیدی یا خدماتی، یک یا چند واحد سازمانی است که براساس اصول منظم از پیش تعیین شده کار می کند.
فرایند را به سادگی می توان در تصویر زیر مشاهده کرد:
در تصویر بالا بازخورد مکانیزمی است که سیستم می تواند با کمک آن انحرافات فرایند را بررسی نماید و آنرا بهبود دهد
یک پیشنهاد دوستانه: اگر هنوز در دوره رایگان 7 اصل مهم در مدیریت مطلوب کسب و کار شرکت نکرده اید اینجـــــــــــــــــــا کلیک نمایید
این پاورپوینت در مورد اصول و مفاهیم سازماندهی و فنون تجزیه و تحلیل سیستم ها در 47 اسلاید کامل با افکت مناسب و شامل:اصول و مفاهیم سازماندهی و فنون تجزیه و تحلیل سیستم ها ،مراحل تجزیه و تحلیل سیستم در تجزیه و تحلیل و طراحی سیستمها,سیستم و نگرش سیستمی در تجزیه و تحلیل و طراحی سیستمها,مراحل تجزیه و تحلیل سیستم در تجزیه و تحلیل و طراحی سیستمها،سیستم و نگرش سیستمی در تجزیه و تحلیل و طراحی سیستمها،سیستم و نگرش سیستمی،تجزیه و تحلیل و طراحی سیستمها،سیستم چیست ،اجزاء یک سیستم،ترکیب سیستم ،طبقه بندی سیستم ها ،سیستم های باز و بسته ،انواع آنتروپی ،سلسله مراتب سیستم ها از دیدگاه بولدینگ ،سیکل تجزیه و تحلیل ،مرا حل تجزیه و تحلیل سیستمها،جدول تقسیم کار ، و...ومنابع می باشد
قسمتی از متن:
ــ سیستم و نگرش سیستمی
n سازمان عبارت است از دسته بندی و گروه بندی افراد در قالب های نظام یافته به گونه ای که مساعی هماهنگ شده ی آن ها در یک محیط متغیر به صورت وسیله ای برای نیل به هدف های سازمانی در آید.
nسازمان یک نهاد اجتماعی است که دارای هدف بوده و سیستمی است که به سبب داشتن یک ساختار آگاهانه فعالیت های خاصی را انجام می دهد و دارای مرزهای شناخته شده ای می باشد.
nسازمان عبارت است از فرآیندی نظام یافته از روابط متقابل افراد برای دست یافت به هدف های معین
اصولاً هر شیء یا پدیدهای که به نوعی دارای حیات و چرخه باشد، سیستم نامیده میشود. استفاده از روش سیستم به عنوان یک روش بهتر برای درک تمام پدیدهها شناخته شده است. این ایده در سال 1937 به وسیلهی «لودویک وون برتالانفی» یک زیستشناس آلمانی ارایه شد. وی نام «نظریهی عمومی سیستمها» را به یک نظم جدید برای فرموله کردن قواعدی که در سیستم به صورت کلی به کار میرود اطلاق نمود.
سه حرکت فکری ساختارنگری، سیبرنتیک و نظریهی اطلاعات موجب گسترش و توسعه نگرش سیستمی شدند. ساختارنگری در زبانشناسی، مردمشناسی و روانشناسی بسیار مطرح است. کلمه سیبرنتیک به معنای هدایت یک کشتی و معنای مجازی آن عمل رهبری یا حکومت کردن است. روششناختی سیبرنتیک به جای تأکید بر علت، هدف را در نظر میگیرد. سیبرنتیک هر چیزی را با ماشین همانندسازی میکند و از یک جنبه به عنوان علم ماشین در نظر گرفته میشود.
از دیدگاه سیبرنتیک برای شناخت ماشینها باید ساختار و موقعیت درونی ماشین در هر لحظه، کنشها و واکنشها با محیط و بالاخره تکامل ماشین در یک مدت زمان را مشخص کرد. برای این منظور باید اندام اثرپذیر از محیط خارج و اندام اثربخش ماشین به محیط خارج از آن را مشخص کرد. ممکن است خروجیها بر ورودیها مؤثر باشند. در واقع معلول ممکن است بر علت تأثیر بگذارد. در این صورت باید حلقهی بازخورد ماشین را مشخص کرد. در بازخورد مثبت واکنش در جهت کنش عمل میکند و در بازخورد منفی مکانیسم بر ضد اثرات دنیای خارج عمل میکند.
ــ تعریف سیستم
لفظ سیستم به مجموعهای از عناصر اطلاق میشود که ورودیهای مشخصی را دریافت نموده و سپس روی آنها پردازش انجام داده و در نهایت خروجیهای معینی را تولید میکند. سیستم مجموعهای است از چندین جزء وابسته به هم که در جهت حصول هدفهای خاص در تعامل با یکدیگر هستند.
در فرهنگ انگلیسی «آکسفورد» یک سیستم به عنوان مجموعه یا گروهی از اشیاء مرتبط یا غیرمرتبط، به نحوی که یک واحد پیچیده را تشکیل دهند و یا ترکیب کلی اجزاء که بر حسب طرح یا برنامهای نظام یافته باشد تعریف شده است. به همین ترتیب فرهنگ زبان انگلیسی «رندومهاس» این تعریف را برای سیستم ارایه داده است: «مجموعه منظم و قابل درکی از حقایق، اصول، نظریهها و امثال آنها در زمینهی خاصی از دانش یا اندیشه».
یک سیستم همواره دارای هدفی مشخص است و به صورت مجزا وجود ندارد. همانطور که هر سیستمی دارای سیتستمهای سادهتری میباشد، خود نیز زیرسیستمی از یک سیستم پیچیدهتر میباشد. یک سیستم با هدف خاص که در آن تقسیم کار، ارتباطات و کنترل وجود داشته باشد را «سازمان» گویند.
دیدگاه سیستمی، به نقل از کتاب «روابط صنعتی» بررسی پدیدهها از طریق در نظر گرفتن کل پدیده است. منظور از کل، مجموعهای است که از به هم پیوستگی یکسری اجزاء که کم و بیش با هم مرتبط هستند و کلیت پدیده را به وجود میآورند میباشد. به طوری که مشهود است این نحوه دید، سنتز جدیدی است از روشهای قیاسی و استقرایی، که محاسن هر یک را داراست و فاقد عیوب هر دوی آنها است. توضیح اینکه در منطق سه نوع حجت وجود دارد: قیاس (Deduction)، استقراء (Induction) و تمثیل (Example). استقراء یعنی قریه به قریه گشتن و در منطق از جزء به کل رسیدن است و قیاس عکس آن.
از تعاریف فوق میتوان نتیجه گرفت که برای شناخت سیستمها در حالت کلی باید عناصر تشکیلدهنده و روابط بین آنها را شناخت. در دیدگاه سیستمی رابطهی بین دو جزء یا دو عنصر رابطهی علت و معلولی تنها نیست بلکه ممکن است عملی دو جانبه باشد. رابطهی تعاملی بین عناصر سیستم علاوه بر علت و معلول ممکن است رابطهی زمانی، رابطهی دو جانبه و رابطهی بازخوردی هم باشد. اصولاً بین عناصر سیستم باید تناسبی برقرار باشد.
کل سیستم چیزی بالاتر از حاصل
شناخت کل سیستم و هدفهای آن تنظیم گزارش پیشنهادی
بررسی و تشخیص مشکلات پیگیری جهت اجرا
انتخاب مهمترین مشکل ارزیابی مجدد روش نو
تعین علل مشکل جرح و تعدیل روش نو
بررسی راه حل های مشکل استقرار روش نو
ارزیابی هر یک از راه حل ها یا روشها
انتخاب روش مناسب
مرحله اول : شناخت مشکل و تبیین آن
مشکل یا مشکلات مربوطه ممکن است از سوی مدیران،
مقامات مسئول سازمانی و یا شخص آنالیست شناسایی گردد
مشکل مربوطه بایستی :
- به اندازه کافی اهمیت داشته باشد که وقت و هزینه را بتوان صرف آن کرد .
- برای تشخیص مهم بودن مشکل باید ارتباط آن با هدف سازمان را بررسی کرد .
- در شناخت مشکل باید دقت کرد علتها با معلولها اشتباه نشوند .
اصولاً سیستمها در ارتباط با محیط جانبی به صورت باز، با ارتباطی پویا و تأثیرات دو جانبه هستند و یا سیستم به صورت بسته و بدون نیاز به ارتباط با محیط خارج به کار خود ادامه میدهند. سیستم باز، پویا و وظایف و اجزاء آن متغیر هستند. در سیستمهای بسته اعمال از قبل معین و سیستم وابسته به عناصر داخلی خود است. البته هرگز سیستم به صورت منفرد یافت نمیشود و باز و بسته بودن سیستمها نسبی است. هر سیستم محیط خاص خود را دارد. محیط یک سیستم شامل مجموعه سیستمهایی است که با آن در ارتباط هستند.
تعامل بین سیستم و محیط آن به صورت ماده، انرژی و اطلاعات است. سیستم بسته با محیط اطراف خود تنها مبادله انرژی میکند. لازمهی رابطه سیستم با محیط اطراف، وجود یک رابط یا درواقع محل مبادلات است. رابطها نیز در شناخت سیستمها حائز اهمیت هستند. در حالت کلی برای ایجاد یک سیستم چه باز و چه بسته مراحلی مشخص وجود دارند. به این مراحل چرخهی حیات سیستمها گفته میشود. سیستم چیست؟ تعریفی از سیستم و نگرش سیستمی
شاید شما هم در گفتار روزانه خودتان از کلمه سیستم استفاده کرده باشید، مثلاً فلان شرکت اصلاً سیستم درستی نداره و مثال های دیگر...
اما تعریف صحیح و کامل سیستم چیست؟
ترتیب منظمی ازعوامل یاعناصرهمبسته که باتوجه به همبستگی و تاثیراین عوامل بر یکدیگرو تبادل منابع، درجهت کارکردو حصول نتایج ویژه ای هستند .
به بیان ساده تر سیستم مجموعه منظمی از اجزای به هم پیوسته است که برای رسیدن به یک هدف با یکدیگر در تعامل هستند.
در تکمیل تعریف بالا می توان اینگونه نیز گفت که سیستم محموعه ای از فرایندها است که در ارتباط با یکدیگر هستند و برای رسیدن به هدفی مشخص تلاش می کنند.
این پاورپوینت در مورد ساختارگرایان در مدیریت و تئوری های مدیریت پیشرفته در 66 اسلاید کامل با افکت مناسب و شامل: ساختار چیست،پاورپوینت ساختارگرایان در مدیریت و تئوری های مدیریت پیشرفته، ساختارگرایان در مدیریت ،تئوری های مدیریت پیشرفته،ساختارگرایان ،ساختارگرایی،تعاریف مختلف بوروکر و...ومنابع می باشد
قسمتی از متن:
نظریه فرایندی مدیریت بانام هنری فایول همراه است وی یکی ازبنیانگذاران مکتب کلاسیک به شمارمی رود.فایول کل امورسازمان رابه "فنی"،"بازرگانی"،"مالی"،"ایمنی"،"حسابداری" ووظایف مدیریتی تقسیم کرد.وی وظایف مدیریتی راشامل "برنامه ریزی"،"سازماندهی"،"فرماندهی"،"هماهنگی" و"کنترل" دانسته ومعتقدبوداین چندوظیفه برای انجام وهدایت سازمان واستفاده کارآمددرفعالیت های سازمانی می باشد.فایول14اصل راتحت عنوان اصول مدیریت ارائه دادکه مدیران می توانندعمل وسبک مدیریتی رابراساس آن،جهت موفقیت خودشان تعیین کنندوآن اصول شامل،تقسیم کار،اختیارومسئولیت،وحدت فرماندهی،وحدت مدیریت،تبعیت منافع فردی ازمنافع سازمانی،جبران خدمات،متمرکزسازی وتمرکزکنترل،مشخص کردن خط اختیاربالا به پایین یاسلسله مراتب،نظم،عدالت،انضباط کارکنان،ثبات،تشویق ابتکارعمل وتقویت روحیه گروهی می باشد.پیش ازفایول،معمولا اعتقادبراین بودکه مدیران بااین ویژگی هابه دنیامی آیندونمی توان آنهاراساخت ولی فایول براین نکته تاکیدکردکه مدیریت هم مانندهرهنردیگری،یک هنراست ومی توان این اصول رابه دیگران آموزش داد.
نظریه بوروکراسی
درحالی که توجه عمده تیلوروفایول برمسائل علمی مدیریت وکارایی،برای کسب اهداف معطوف بود،توجه ماکس وبربه این مساله اساسی ترمعطوف بودکه چگونه می توان ساختارسازمانهارابه طورمناسب طراحی کرد؟ماکس وبریک جامعه شناس آلمانی بودوبااین استدلال که یک سازمان هدفداردارای هزاران کارگروکارمنداست وبرای انجام دادن کارهاناگزیراست قوانین ومقررات رابه صورت دقیق رعایت کند،تئوری مدیریت دیوان سالاری یاهمان بوروکراسی راارائه کردودرآن به سلسله مراتب اختیار،خطوط ارتباطی وقوانین ومقررات بسیارتوجه دقیق کرد. بوروکراسی ازدوواژه بوروبه معنای دفترکاربخش دولتی وخصوصی وهمچنین به معنای میزتحریروکراسی به معنای حکومت ودرمفهوم اداری به معنای حکومت ادارات وسازمانهااست.اماتعیین مفهوم بوروکراسی کاری است که توسط وبرحقوقدان وجامساختار نظامی است متشکل از اجزایی که رابطهای همبسته با یکدیگر و با کل نظام دارند، یعنی اجزاء به کل و کل به اجزاء سازنده وابستهاند، چنانکه اختلال در عمل یک جز، موجب اختلال در کارکرد کل نظام میشود. لوسین گلدمن در زمینه ادبیات ساختار گفتهاست: "در ادبیات منظور از ساختارگرایی بیشتر به معنای نظامی است که بر پایه زبانشناسی استوار است… وظیفه نقد ساختاری از ۳ مرحله تشکیل میشود:
استخراج اجزاء ساختار اثر
برقرار ساختن ارتباط موجود بین این اجرا
نشان دادن دلالتی که در کلیه ساختار اثر هست.
اما آنچه در نقد ساختاری بیشترین اهمیت را دارد آن است که این روش نمیکوشد تا معانی درونی اثر را آشکار کند، بلکه کوشش آن بر این است که سازههای یک متن را استخراج کند. به گفته لوی استروس، شاید روش ساختارگرایی چیزی بیش از این نباشد، تلاش برای یافتن عنصر دگرگونی ناپذیر در میان تمایزهای سطحی.
داد اتزینونی یکی از صاحب نظران مکتب ساختارگرایان:
این مکتب را به عنوان تلفیقی از مکاتب ابزارگرایان و انسان گرایان می داند
ساختارگرایان به روابط ساختار رسمی و غیر رسمی ،حیطه گروه های غیر رسمی و روابط حاکم مابین آنان در داخل و خارج از سازمان ،پاداش های مادی و اجتماعی و روابط متقابل ما بین آن ها و واکنش متقابل بین سازمان و محیط آن توجه یکسانی دارد
دانلود ادبیات و پیشینه تحقیق
فشار روانی
رشته روانشناسی
ادبیات مربوط به تحقیق
پیشینه تحقیق
تحلیلی از تحقیق های پیشین
بصورت فایل ورد و قابل ویرایش
تعداد : 48 صفحه
قسمتی از متن فایل دانلودی:
تاریخچه فشار روانی
واژة فشار روانی را اولین بار هانس سلیه1، روانپزشک و روانشناس اتریشی در سال 1936 در دانش پزشکی به کار برد. بعد از سلیه دانشمندان دیگر از جمله « کانن»2، «بن فین»3 و«دلی»4 آثار فشار روانی در حیوانات را نیز ثابت کردند، در حالی که هنوز هم شعور در حیوانات مسجل نشده بود. قبل از « کانن» ، « بن فین» و «دلی» ، هرچند که «فروید»5 و « بلولر»6 در اهمیت روان درمانی تأکید داشتند ولی تا آن زمان سبب همه بیماریها را ضایعات فیزیکی و جسمی میشناختند.
تحقیقات و بررسیهای «سلیه» این اصل را علمی تر و به زبان و بیان دانش امروزی بیان داشت. او ثابت کرد که ناراحتیهای روانی و هیجانی نیز موّلد ضایعات جسمی و عضوی هستند. در سالهای بعد از جنگ جهانی اول به خصوص جنگ جهانی دوم مطالعاتی در خصوص فشارهای عصبی و روانی نیز صورت گرفته است، که اکثر این مطالعات در ارتباط با جنگ جهانی و اثرات آن بر روی افراد، صورت گرفت. اما در سالهای بعد از 1960 گرایش بیشتری به مطالعات فشار عصبی در محیط کار و محیطهای صنعتی یافته است. محققی به نام فیلگی1 در سال 1987 در بررسی دقیق که درباره سیر تغییرات در واژهگذاری آسیبهای عصبی و روانی ناشی از جنگ انجام داده است، چنین اظهار میدارد:« مجروحان جنگی را قبل از جنگ جهانی اول که غالباً دچار ضعف و یا نداشتن نظم و یا هردو بود به عنوان « آسیب دیدگان روانی» مینامیدند». به دنبال جنگ جهانی اول علائم همراه با فشارهای عصبی در مجروحان جنگی را « اختلالات عصبی روانی ناشی از جنگ » یا « اختلالات عصبی روانی ناشی از ضربه » نامیدند.
1 . Hans Selye 4.Dely
2 .Cannon 5.Freud
3 .Benfeen 6. Bluler
1 Filgy
دانلود ادبیات و پیشینه تحقیق
اثربخشی مشاوره گروهی عقلانی-عاطفی-رفتاری بر افزایش عزت نفس و پیشرفت تحصیلی
رشته روانشناسی
ادبیات مربوط به تحقیق
پیشینه تحقیق
تحلیلی از تحقیق های پیشین
بصورت فایل ورد و قابل ویرایش
تعداد : 73 صفحه
قسمتی از متن فایل دانلودی:
مقدمه:
این فصل در دو قسمت مورد بررسی قرار می گیرد:
قسمت اول: گستره نظری مسأله مورد پژوهش
قسمت دوم: بررسی پیشینه مطالعاتی
در قسمت اول که گستره نظری مسأله مورد پژوهش را دربرمی گیرد، پژوهشگر سعی دارد پیشینه نظری مسأله مورد پژوهش را مطرح نماید. ابتدا به توضیحاتی درباره مشاوره و مشاوره گروهی به شیوه عقلانی- عاطفی- رفتاری پرداخته می شود و در ادامه متغیر عزت نفس از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار می گیرد. سپس درقسمت دوم به بررسی پیشینه مطالعاتی پژوهش حاضر پرداخته می شود.
2-2 گستره نظری مسأله مورد پژوهش
2- 2-1 مشاوره گروهی
2-2-1- 1 مفهوم مشاوره:
انسان از ابتدای کودکی تا سن پیری پیوسته به نقش ها و روابط تازه ای در زندگی خود وارد می شود و نقش های قدیمی را رها می کند و یا تغییر می دهد. برخورد با نقش های جدید، گاهی مشکلاتی را برای فرد ایجاد می کند و رشد او را کند و یا متوقف می سازد. مشاوره، از دیدی روان شناسانه به ساده سازی رشد شخصیت افراد کمک می کند و بین نقش های مختلف مانند نقش عضو خانواده و دانش آموز، پل می زند تا فرد بتواند رشد یابد. این پل زدن عبارت است از این که به فرد کمک شود تا مجموعه ای از رفتارهای تازه را کسب نماید و بتواند با تقاضاها و انتظارات نقش جدید سازگار گردد(احمدی، 1387). مک لیود( 2003)، معتقد است مشاوره محصول شگفت انگیز قرن بیستم می باشد که فعالیتی است به نظر ساده اما بسیار پیچیده، ساده از این نظر که مشکل مراجع شنیده و درباره اش صحبت می شود اما آن چه مستلزم این شنیدن و گفتن است دانش، واکنش و فعالیت بسیار گسترده و پیچیده ای می باشد. چرا که ارتباط بین مشاور و مراجع به طور همزمان در سطوح بدنی و جسمی و از طریق زبان و با افکار و احساسات و ذهنیات شرکت کنندگان در جلسه مشاوره اتفاق می افتد(فلاحی یخدان، 1382). به طور کلی مشاوره جایگاه منحصر به فردی در میان حرفه های یاورانه دارد که نیازهای هم انسان و هم اجتماع را برآورده می سازد(احمدی، 1387). تجربه هر فردی نشان می دهد گاهی، مشکلاتی به وجود می آیند که باید حل شوند، تصمیماتی که باید گرفته شوند و راه حل های عملی که باید انتخاب و یا ترک شوند. کم تر فردی می تواند همه مشکلات را خود حل نماید و همیشه درست تصمیم بگیرد و بهترین راه حل عملی را انتخاب کند. با این حال، افراد توانایی فکر کردن و دوباره فکرکردن، تصمیم گرفتن و دوباره تصمیم گرفتن، رفتار کردن و تغییر رفتار خود را دارند. بنابراین، مشخصه یک مشاوره مؤثر این است که بتواند به افراد کمک کند تا بتوانند دوباره فکر کنند، دوباره تصمیم بگیرند و رفتار خود را تغییر دهند(شلینگ، 2003، ترجمه آرین، 1385).
- Mcleod
- Shelling
دانلود ادبیات و پیشینه تحقیق
رابطه بین سلامت سازمانی و کیفیت زندگی کاری با تعهد سازمانی
رشته روانشناسی
ادبیات مربوط به تحقیق
پیشینه تحقیق
تحلیلی از تحقیق های پیشین
بصورت فایل ورد و قابل ویرایش
تعداد : 100 صفحه
قسمتی از متن فایل دانلودی:
مقدمه
تغییر و تحول، از ویژگی های مهم سازمان های کارا واثربخش است . " سازمان خواهان بقا واثربخشی خویش است بایدبه تغییرات محیطی حساس بوده وعکس العمل مناسب نشان داده و بپذیرد که تغییرات در یک سازمان امری الزامی و مستمراست "(دعایی،1384). " تغییر و تحول ع بارتست از تغییر در محیط (ساختار، فناوری و افراد ) یک سازمان و به هرصورت، یک واقعیت سازمانی است " (رابینز و همکاران،1382). سازمانها برای اینکه بتوانند در محیط در حال تغییر دائمی خود پایدار بمانند و در درازمدت قادرباشند با محیط خود سازگار شده و پیوسته توانایی های لازم را برای بقای خود ایجاد کرده و گسترش دهند، لازم است که ازسلامت سازمانی برخوردار بوده و در جهت سالم سازی خود کوشا باشند ،" وضعیت سلامت سازمانی در یک سازمان سالم، یک اصل تعیین کننده اثربخشی در هر سازمان است (علاقه بند،1387).
اصطلاح کیفیت زندگی کاری در سالهای اخیر رواج زیادی داشتهاست. اما در مورد معنای این اصطلاح توافق کمی وجود دارد، در عین حال می توان گفت حداقل دو استفاده شایع از آن وجود دارد: اول اینکه کیفیت زندگی کاری اشاره به مجموعه ای از نتایج برای کارکنان نظیر رضایتمندی شغلی، فرصتهای رشد، مسائل روانشناختی، امنیت شغلی، روابط انسانی کارفرما، کارکنان و میزان پایین بودن حوادث دارد. دوم، کیفیت زندگی کاری به مجموعه ای از کارها یا عملکردهای سازمانی نظیر مدیریت مشارکتی، غنی سازی شغلی و شرایط کاری مطمئن اشاره دارد. در این رابطه برنامههای کیفیت زندگی کاری ممکن است به عنوان راهبرد مدیریت منابع انسانی شامل عملکردهای کیفیت زندگی کاری و بهبود برنامههای کیفیت زندگی کاری و بهبود کارآیی و بهرهوری سازمانی در نظر گرفته شود(رودکی، ۱۳۸7).
والتون1(1998) به عنوان نخستین کسی که رویکرد کیفیت زندگی کاری را مطرح کرد شاخصها و مؤلفه های کیفیت زندگی کاری را در هشت گروه طبقه بندی کرده است که عبارتند از: پرداخت منصفانه، قانون گرایی، فرصت رشد و امنیت دائمی، وابستگی اجتماعی، توسعه قابلیتهای فردی، ایمنی محیط، یکپارچگی اجتماعی(به نقل از کسایی،1383).
کیفیت زندگی کاری را یکی از فنون بالندگی سازمان می دانند که سعی دارد عوامل سه گانه انگیزش و رضایت، پذیرش مسئولیت و احساس تعهد نسبت به کار را توأمان تأمین کند(به نقل ازبزاز جزایری و پرداختچی،1386)
تعهد سازمانی یک نگرش و یک حالت روانی است که نشان دهنده تمایل ، نیاز و الزام جهت ادامه فعالیت در یک سازمان است . از دیدگاهی دیگر ، تعهد سازمانی نوعی احساس وابستگی و تعلق خاطر به سازمان است . بنابراین تعهد سازمانی یک نگرش درباره وفاداری کارمندان به سازمان است ، و یک فرایند مستمری است که از طریق آن اعضای سازمان علاقه خود را به سازمان و موفقیت و کارایی پیوسته آن نشان میدهند (مجیدی،1386).بدیهی است تعهد سازمانی کارکنان زمانی ارزشمند خواهد بود که بر روی عملکرد سازمان تأثیر مثبت داشته و موجب ارتقاء بهره وری سازمان گردد .
این فصل شامل سه بخش می باشد. بخش اول سلامت سازمانی است که در این بخش به تعریف سلامت سازمانی پرداخته و ابعاد آن را ذکر نموده ایم،بخش دوم کیفیت زندگی کاری است که در این بخش به مطالعه مبانی نظری در رابطه با کیفیت زندگی کاری پرداخته شده و بخش سوم، تعهد سازمانی است که در این بخش به تعریف تعهد سازمانی پرداخته و ابعاد آن را ذکر نموده ایم،عوامل موثر برابعاد سه گانه تعهد و انواع تعهد را عنوان کرده و به توضیح دیدگاه های نوین تعهد سازمانی پرداخته ایم.و در آخر خلاصه ایی از پیشینه پژهشهای انجام شده را ذکر نموده اییم.
مفهوم سلامت
واژه سلامت در فرهنگ لغت به معنی " تندرستی، شادابی ، خرمی ، امنیت ، صداقت، تقو ی، رستگاری ،صلح، آشتی " تعریف شده است و در زبان انگلیسی معادل کلمه (Health)می باشد . در باور عمومی ، سلامت به معنی فقدان بیماری و نارسایی در یک ارگانیسم (موجودزنده) است. " درحالت سلامت مثبت، ارگانیسم ضمن انجام وظیفه، به رشد و شکوفایی خودادامه می دهد. قریب به این مفهوم، خودیابی است که درروان درمانی و آموزش روابط انسانی بدان اشاره می شود. به زعم " مزلو " ، خودیابی، میل رسیدن به حدکمالی است که شخص قابلیت رسیدن به آن ر ا دارد. درحالت خودیابی یا تحقق ذات، استعددهای بالقوه شخص (سازمان) شکوفا شده، فعلیت می یابند . هر دو مفهوم سلامت مثبت و خودیابی، جذابیت ویژه ای در قلمرو علوم رفتاری پیدا کرده اند "(علاقه بند ، 1387).
بینیارد ( 1996) تعریف سلامت برمبنای حالت کامل صحت و آسایش زیستی، روانی و اجتماعی را مورد انتقاد قرارداده و اظهار می کند که رسیدن به آن حالت ، درعمل خیلی مشکل است. از سوی دیگر این تعریف از عوامل گسترده اجتماعی اقتصادی وسیاسی که ممکن است در این حالت سهیم باشد، غفلت کرده است این تعریف همچنین مستلزم آن است که افرادی که کامل نیستند (لزوما ) سالم نیز نیستند(کرتیس،1380).در بررسی سلامت سازمان ها، سوال قابل طرح این است که آیا می توان مفهوم سلامت را که مربوط به موجودات زنده است، در مورد سازمانها به کاربرد؟ " مایلز معتقد است که صرف نظر از مشکلاتی که " ارگانیسم پنداری " سازمان و " نوع آرمانی " بودن مفهوم " سلامت کامل " به بار می آورند،رویکرد " سلامت سازمانی " ازلحاظ فهم پویایی های سازمانها و پژوهش و کوشش در جهت بهسازی آنها،مزایای علمی قابل ملاحظه ای دارد "( علاقه بند ، 1387) . افزوده برآن وقتی دریک نگرش سیستمی به سازمان توجه شود می توان آن را به عنوان یک موجود زنده که مدام درحال تغییر وتحول است به حساب آورد.
مفهوم سازمان
سازمان از نظرلغوی " مجموع دستگاه ها و شعب و کارمندان یک اداره یا یک مؤسسه که به آن تشکیلات نیزمی گویند " معنی شده است (فرهنگ معین ، جلد دوم ، ص 1794). همگام با سیرتحولی علم مدیریت، شناخت و تصورات از سازمانها تغییرات بسیاری پیدا کرده است . سازمان به عنوان سیستم های حقوقی که می توان آن را در نظارت مدیریت علم ی تیلور، فایول، وبر وسایمون ملاحظه کرد، به عنوان یک سیستم بسته قلمداد شده و سازمان را بدون محیط در نظر می گیرند ازمشخصات بارز و خصوصیات بیانگراین نظرات، مشخص بودن هدف ها و رسمی شدن رفتارها می باشد . به عبارت دیگر در این سازمان ها اهداف، مشخص و معین است و هدف های مبهم در سازمان در طول زمان مشخص تر می شوند . چنانچه هدف ها مشخص
نشوند ساختار سازمان نیز ناپایدار و نامنظم خواهد بود . رسمی شدن رفتارها نیز به منظورروشن تر کردن و عینی ساختن روابط بین مجموعه ای از نقش ها و اصولی که ناظر برعملکرد سیستم است، به حساب می آید.
نظریه پردازان وجود ساختارهای بسیاررسمی را درسازمان انکار نمی کنند . بلکه اهمیت وبخصوص اثر آنها بررفتار اعضاءسازمان را موردسئوال قرارمی دهند . ساختارهای رسمی که عمدتاً برای تنظیم رفتار درجهت هدف های خاص ایجاد شده اند پیدایش ساختارهای غیر رسمی که عمدتاً برای تنظیم رفتاردرجهت هدف های خاص ایجاد شده اند تحت تأیثرآن تکمیل شده ، تحریف گردیده و تغییر شکل می یابند . تحلیل وظیفه ای ازویژگی دیگر نظریه پردازان سیستم حقیقی است . این الگو بیان می کند که سازمان نیازها و پیش نیازهایی دارد که اگر بخواهد درحفظ موجودیت خود به شکل موجود راسخ باشد باید آنها را برطرف سازد . سازمان نیز بخشی ازآن وظیفه کسب اطلاعات از محیط وتغییرات آن را به عهده دارد تا متناسب با آن، ساختارمناسب را به وجود آورد . از نظریه پردازان این سیستم می توان به میو، بارنارد، سلزنیک، پارسونز، اشاره کرد " سازمان به عنوان یک سیستم باز از منظومه ای از عناصر واجزایی تشکیل شده است که با هم ارتباط وکنش وواکنش متقابل داشته ، کل واحدی را بوجود می آورند " (علاقه بند،1387). با توجه به هدف های گوناگونی که ممکن است فرد یاجامعه داشته باشد، سازمان های متفاوت ومتنوعی بوجود آمده وخواهد آمد که هر کدام خصایصی دارند . همین امرموجب شده است که یافتن تعریف جامع ومانعی برای سازمان دشوار باشد . با این اوصاف و به دلیل وجود خصایص مشترک درسازمان های مختلف و با تکیه براین خصایص وبرای رسیدن به هم فهمی بیشتر، به ذکرچندتعریف ازسازمان اکتفا می شود .
1- " سازمان عبارت از کوشش جمعی وعمدی ازافراداست که برای رسیدن به هدف مشترکی که هر یک از افراد به تنهایی ازآن عاجزند بایکدیگر همکاری ومعاونت می نمایند "(صافی ، 1389)
2- " سازمان عبارت است از یک رشته روابط منظم وعقلایی است که بین افرادی که وظایف پیچیده و متعددی را انجام می دهند، بر قرارمی گردد " (اقتداری ،1385).
3- " سازمان، واحدی طرح ریزی شده ودارای تشکل عمدی برای رسیدن به هدف های مشترک است " (علاقه بند،1387).
4- " ربر " سازمان رایک نظام پیچیده اجتماعی می داند که ازافراد، وسایل ومحصولات، تشکیل شده که فعالیت های کارکنان آن بارعایت سلسله مراتب قدرت جهت نیل به هدف های مشترک، هماهنگ می شوند " (ساعتچی ، 1385).
5- هربرت سایمون اعتقاد دارد : " سازمان عبارتند ازسیستم فعل وانفعالات سلوکی ورفتاری اجتماعی یک گروه انسانی، که همگی اعضاء را شرکت کنندگان سازمانی می نامیم " (پرهیزگار،1382).
بدیهی است، سازمان مانند بسیاری از مفاهیم علوم اجتماعی وانسانی، تعاریف گوناگون دارد . اما از این تعاریف و تعاریف مشابه دیگر، عناصرو ویژگیهای مشترک سازمانها به شرح زیرجمع بندی می شود :
" 1- سازمان ها هدف دارند ، یعنی برای دستابی به هدف ها و مقاصد معینی بوجود آمده اند .
2- سازمان ها ازترکیب اجتماعی افرادی که بطورگروهی کار می کنند ، تشکیل می شود .
3- فعالیت سازمان ها استمرار زمانی دارد .
دانلود ادبیات و پیشینه تحقیق
سهم پیشبینیکنندگی تاثیر هوش معنوی و عمل به باورهای دینی بر تنظیم هیجان شناختی در زنان باردار
رشته روانشناسی
ادبیات مربوط به تحقیق
پیشینه تحقیق
بصورت فایل ورد و قابل ویرایش
تعداد : 67 صفحه
قسمتی از متن فایل دانلودی:
مقدمه
در این فصل به بررسی ادبیات و پیشینه پژوهش تنظیم هیجان شناختی، هوش معنوی و عمل به باورهای دینی خواهیم پرداخت. برای این منظور در ابتدا به بررسی هیجان، تنظیم هیجان و راهبردهایش و تنظیم هیجان شناختی میپردازیم. سپس مبانی نظری هوش معنوی را مورد مطالعه قرار میدهیم ، ابتدا به تعریف و تبیین معنویت و هوش خواهیم پرداخت و سپس هوش معنوی و مؤلفههایش و خصیصههای روانشناختی آن را مورد بررسی قرار میدهیم. پس از آن به بررسی مبانی نظری عمل به باورهای دینی، تعریف دین، تبیین دین و روانشناسی، روانشناسی دین، عمل به باورهای دینی و اثرات آن، و عمل به باورهای دینی و تیظیم هیجان شناختی خواهیم پرداخت.
2-2- مبانی نظری تنظیم هیجان شناختی
2-2-1-هیجان
هیجان بخش تفکیکناپذیر زندگی ماست. هیجان میتواند پاسخ به یک موقعیت و منبع انگیزش باشد. همچنین، هیجان میتواند در نفس خود، هدف باشد. هیجانها بسیار پیچیدهتر از آن هستند که ابتدا به چشم میخورند. هیجان دارای کنشوریهای متعدد از جمله کنشوری تکاملی، ارتباطی و اجتماعی میباشند. نتایج بررسیها نشان میدهد که هیجانها در هر لحظه، توجه، تصمیمگیری، حافظه، پاسخهای فیزیولوژیک و تعاملهای اجتماعی را تحت تاثیر قرار میدهند (حسنی، آزاد فلاح، رسولزاده طباطبایی و عشایری، 1387).
هیجانها چند بعدی هستند، آنها را به صورت پدیدههای ذهنی، زیستی، هدفمند، اجتماعی وجود دارند (ایزارد، 1993). در اینجا برخی از ابعاد هیجان را از کتاب جانمارشال ریو (2005) بررسی مینماییم:
بعد شناختی: هیجانها تا اندازهای احساس ذهنی هستند، به این صورت که باعث میشوند به شیوه خاصی عصبانیت یا خوشحالی را احساس کنیم که به هیجان، تجربه ذهنی میدهد که معنی و اهمیت شخصی دارد. هیجان هم از نظر شدت و هم از نظر کیفیت، در سطح ذهنی یا پدیدار شناختی، احساس و تجربه میشود و جنبه احساسی در فرایندهای شناختی و ذهنی ریشه دارد.
بعد فیزیولوژیک: آن بعد از هیجان که پاسخهای بسیجکننده انرژی را فعال مینماید و بدن را برای سازگار شدن با هر موقعیتی که فرد با آن مواجه میشود، آماده میسازد. این واکنشها سیستمهای خودمختار و هورمونی را شامل میشود که رفتار مقابلهای بدن را هنگام هیجان، آماده و تنظیم مینماید. وقتی هیجانزده میشویم، بدنمان برای عمل آماده میشود و این آمادگی عبارتند از: افزایش ضربان قلب، آزاد شدن اپی نفرین در جریان خون و آمادگی عضلانی و حالت هوشیار بدن میباشد.
بعد هدفمند: حالت انگیزشی هیجان است، تا فرد اقدام لازم را برای واکنش مناسب در شرایط هیجانی، انجام دهد. برای مثال، خشم میل انگیزشی برای انجام دادن کاری مانند جنگیدن با دشمن یا اعتراض کردن به بیعدالتی در ما ایجاد میکند که در غیر این صورت چنین نمیکردیم. بعد هدفمند توضیح میدهد که چرا افراد از هیجاناتشان بهرهمند میشوند.
بعد بیانگر- اجتماعی: جنبه ارتباطی هیجان است. علائم قابل تشخیص چهرهای غیرکلامی و کلامی که دیگران را از کیفیت و شدت هیجان با خبر میسازیم، مثل حرکت ابروها و لحن صدا.
تعریف کردن هیجان خیلی پیچیدهتر از تعریف «مجموع اجزای آن» است. هیجان نوعی ساختار روانشناختی است که این چهار بعد هیجان را در یک الگوی همزمان، هماهنگ میکند (مارشال ریو، 2005).
2-2-2- تنظیم هیجان
هیجان نقش مهمی در جنبههای مختلف زندگی نظیر سازگاری با تغییرات زندگی و رویدادهای تنیدگیزا ایفا میکند. اصولاً، هیجان را میتوان واکنشهای زیستشناختی به موقعیتهایی دانست که آن را یک فرصت مهم یا چالش برانگیز ارزیابی میکنیم و این واکنشهای زیستی با پاسخی که به آن رویدادهای محیطی میدهیم، همراه می شوند (گرنفسکی، ون-در-کومر، کریج، تیردز، لگرستی و انستین، 2002). هر چند هیجانها مبنای زیستی دارند، اما افراد قادرند بر شیوههایی که این هیجانها را ابراز میکنند، اثر بگذارند. این توانایی که تنظیم هیجان نامیده میشود، فرایندهای درونی و برونی است که مسئولیت کنترل، ارزیابی و تغییر واکنشهای هیجانی فرد را در مسیر تحقق یافتن اهداف بر عهده دارد و به طور معناداری بر کیفیت، زمانبدی و شدت تجربه تاثیر میگذارند (تامپسون، 1994) و به توانایی فهم هیجانات، تعدیل تجربهی هیجانی و ابراز هیجانات اشاره دارد (فلدمن- بارت، گروس، کریستنسن، بنونوتو، 2001 ؛ گروس، 2001).
بنابراین تنظیم هیجان، یک اصل اساسی در شروع، ارزیابی و سازماندهی رفتار سازگارانه و همچنین جلوگیری از هیجانهای منفی و رفتارهای ناسازگارانه محسوب میشود (گرنفسکی و همکاران، 2002). این سازه یک مفهوم پیچیده است که طیف گستردهای از فرایندهای زیستی، اجتماعی، رفتاری و همچنین فرایندهای شناختی هشیار و ناهشیار را در بر میگیرد (گرنفسکی، کریج و اسپینهاون، 2001). به عبارت دیگر، واژه تنظیم هیجان مشتمل بر راهبردهایی است که باعث کاهش، حفظ و یا افزایش یک هیجان میشوند (جرمن، ون-در-لیندر، اسرمونت و زرمتن، 2006). و به فرایندهایی اشاره دارد که بر هیجانهای کنونی فرد و چگونگی تجربه و ابراز آنها اثر میگذارد (گروس، 1998). افراد در رویارویی با شرایط تنیدگیزا، شیوهها و راهبردهای مختلفی را جهت مهار یا هدایت و تنظیم هیجان به کار میبرند. تنظیم هیجان به عنوان تلاشهایی تعریف میشود که از سوی افراد برای حفظ، مهار و افزایش تجربه و ابراز هیجان به کار برده میشود (رابرتون، دافن و باکس، 2011). طبق مدل گروس (2001)، تنظیم هیجان شامل همه راهبردهای آگاهانه و غیرآگاهانه میشود که برای افزایش، حفظ و کاهش مؤلفههای هیجانی، رفتاری و شناختی یک پاسخ هیجانی به کار برده میشود. و به توانایی فهم هیجانات، تعدیل تجربه و ابراز هیجانات اشاره دارد. تنظیم هیجان وجه ذاتی گرایشهای پاسخ هیجانی است (آمستادتر، 2008). در واقع، تنظیم هیجان به اعمالی اطلاق میشود که به منظور تغییر یا تعدیل یک حالت هیجانی به کار میرود در متون روانشناختی، این مفهوم اغلب به منظور توصیف فرآیند تعدیل عاطفه منفی به کار رفته است.
Izard, C. E.
Johnmarshall, Reeve.
Physiological
Targeted
Social- Represent
Garnefski, N.
Van Den Kommer, T.
Spinhoven, P.
Kraaij, V.
Teerds, J.
Legerstee, J.
Onstein, E.
Thompson, R. A.
Feldman-Barrett, L.
Gross, J.J.
Christensen, T. C.
Benvenuto, M.
Spinhoven, P.
Jerman, F.
Van Der Linden, M. D.
Acermont, M.
Zermatten, A.
Roberton, T.
Daffern, M.
Bucks, R. S.
Amstadter, A.
دانلود ادبیات و پیشینه تحقیق
پیشینه تحقیق در سمبول و سمبولیسم
ادبیات مربوط به تحقیق
پیشینه تحقیق
بصورت فایل ورد و قابل ویرایش
تعداد : 61 صفحه
قسمتی از متن فایل دانلودی:
پیشینه تحقیق در سمبول و سمبولیسم
سمبول و سمبولیسم، در اوایل قرن بیستم، سکّه رایج اصطلاحات علم روانشناسی بودند. کارل یونگ با انتشار کتابی تحت عنوان روانشناسی میل جنسی که در زبان انگلیسی به روانشناسی ضمیر ناخودآگاه شهرت یافت، توجّهها را به واژگان سمبول و آرکتیپ جلب کرد. انسان و سمبولهایش معروفترین کتاب یونگ است. وی در این کتاب بر مطالعه و بررسی شخصیت انسانها در غالب فرهنگ آنها پرداختهاست. او با موشکافی ذهن انسان و ناخودآگاه جمعی و فردی بشر و همچنین کهنالگوها و خاطرات و تجربیات گذشته بشر، به نظریات جدیدی دست یافت. این روانشناس و روانکاو سوئیسی، روانشناسی تحلیلی را بر اساس رهیافتهای جدیدی از اسطوره، آرکتیپ، سمبول و رویا استوار کرد. یونگ برای اصلاح نظر فروید، نظریه ناخودآگاهِ جمعی را مطرح کرد و معتقد بود هر کهنالگو یا سَرنمون، تمایل ساختاریِ نهفتهای است که بیانگر محتویات و فرایندهای پویای ناخودآگاه جمعی در سیمای تصاویر ابتدایی است. چیزی که در زیرروان همه آحاد بشر وجود دارد و به طور یکسان منشأ سمبولها و منبع صور بیمارگون میگردد.
باید خاطرنشان کرد که شناخت سنّت در عصر کنونی همواره با شناخت نقطه مقابل آن یعنی مدرنیته و زمانه و زمینه آن، همراه بوده است؛ روانشناسی مدرن نیز، یکی از مبادیای است که به خوبی میتوان سمت و سوی و تأثیر تفکّر غربی را به صورت عملی دریافت و نشان داد؛ چندانکه پیروان مکتب جاودان خرد با این مبانی و لوازم تفکّر مدرن به خوبی آشنا بودند و آن را به چالش میکشیدند.
سمبول و سمبولیسم دیگربار در نوشتههای رنه گنون ظهور پیدا میکنند. اوّلین کتابی که وی در موضوع سمبول در آثار پرنیال فیلاسوفی نگاشت، کتاب پر رمز و غمز سمبولیسم صلیب است که گنون آن را به زبان فرانسه در پاریس به سال 1931 منتشر میکند. بعد از مرگش نیز نوشتههایی با نام سمبولهای بنیادین از وی به چاپ میرسد.
گنون به مدد اصول و آموزههای سنّتی همانندی و تناظر، سمبول را بر آمده از یک مبدء مابعدالطبیعی میداند که در حد و مرتبه خویش، بیان و ترجمانی از آن مبدء است. وی با تسلّط فوقالعادهای که در شناخت سنّتهای شرقی و غربی داشت، بحران دنیای مدرن و کمّیتی را که در همه جوانب زندگی امروزی سیطره یافته به خوبی شناخته و به نقد رازآموزیهای دروغین پرداخت. او از وضعیت موجود جهان معاصر به دوره وارونگی و سنّت معکوس یاد میکند و معتقد است که این مرتبه آخرِ سیر تکامل انحراف است؛ ما در این عصر با «باژگونی سمبولها» مواجهیم.
فریتهوف شوئون یکی دیگر از سهگانه نخست اصحاب حکمت خالده در کتاب وحدت متعالی ادیان، تحت عنوان «صُوَر در هنر» به تفصیل به این موضوع پرداخته است. وی سمبول را از طریق «تشبیه معکوس» پلی میان مراتب اصیل و متجلّیشده هستی میداند. او در مقالهای در کتاب شمشیر عرفان، سمبولیسم را علمی واقعی و جدی میداند که مستحق وصفی «سراسر مقدّس» است. وی معتقد است بشر امروز تلاش میکند سمبولها را عقلانی کند؛ امّا این عقلانی کردن سمبولها حاصل پیشرفت عقل بشری نیست، بلکه برعکس نتیجه فقدان هوش آغازین نزد اکثر مردم است. سمبولها اگر نیازی به تبیین دارند سنّت آنها را در چهارچوب زمانه خود تبیین می کند؛ درحالیکه عقلانی کردنِ سمبولها، معنای آنها را زایل می کند.
از آناندا کوماراسوامی نیز دو مقاله مستقل به نامهای «سمبولها» و «تفسیر سمبولها» منتشر شده است. نوشتههایی از کوماراسوامی تحت عنوان هنر و نمادگرایی سنّتی به دست راجر لیپسی گردآوری و منتشر شد. کوماراسوامی در کتاب فلسفه هنر مسیحی و شرقی نیز به این موضوع پرداخته است. وی سمبولیسم را علمی میداند که شناخت سنّتهای دیرپای جهانی، مستلزم فهم صحیحی از آن است. به نظر وی، زبانِ هنرِ سنّتی، سمبولیک است و هنر انتزاعی که نوعی از هنر مدرن است، به همان اندازه که خودسرانه از شناختپذیری طفره میرود، همان قدر از هنر حقیقی و اصیل که طبیعتاً زبان سمبولیکِ سنّت است، متمایز میشود.
تیتوس بورکهارت از پیروان حکمت خالده و همشاگردی و در عین حال، شاگرد فریتهوف شوئون محسوب میشود. او مانند اخلافش در اکثر نوشتههایش، به ویژه در مهمترین کتابش: هنر مقّدس، شرق و غرب به طور گستردهای، به سمبولیسم پرداخته است. به نظر بورکهارت، سمبول همان صورت محسوس اشیاء طبیعی و آثار هنر مقّدس است. در باور او، هر هنر مقّدس، مبتنی بر دانش و شناخت صورتها است، به بیان دیگر: مبتنی بر آیین سمبولیکی است که ملازم صورتها است؛ سمبول لسان روح است، هر آن چیزی است که الگوی ازلیِ روحانیای را، در ساحت جان و تن باز میآفریند. سمبول در ارتباط با بازتابِ واقعیّتهای والا بر ساحتِ نازل تخیّل، مزیّت ویژهای بر تفکّر انتزاعی دارد؛ چراکه دارای امکان تفسیرهای متعدّد در طول یک اصل واحد است؛ علاوه بر این به اندازه تفکّر انتزاعی، شماتیک و اجمالی نیست و نیز از آنجا که خود را در یک تصویر محض خلاصه میکند، تکیه بر تناظر معکوسی دارد که بین عوالم جسمانی و روحانی است. کتابی نیز از مقالات بورکهارت تحت عنوان سمبولها در سال 1980 به زبان فرانسوی تالیف و منتشر شد. این کتاب به قلم آقای جلال ستاری به فارسی نیز برگرداننده شده است.
از دیگر پیروان مکتب جاودان خرد، میتوان به سید حسّین نصر و مارتین لینگز اشاره کرد. لینگز سمبول را با «آیه» و سمبولیسم را با «تمثیل» قرآنی همسان میداند و با استفاده از تمثیلی که در آیه «کلمه طیبه کشجره طیبه» است تناظری میان باغ و درخت زندگی که در بهشت عدن است و قلب و نفس انسان ایجاد میکند. «این جهان، جهانِ سمبولها است، زیرا در جهان، چیزی نیست که سمبول نباشد. سمبولیسم، مهمترین چیز در زندگی و در عین حال، یگانه تبیین زندگی است». وی کتاب مستقلی درباره سمبولها به نام سمبولها و آرکتیپ منتشر کرده است، این کتاب نیز به نام رمز و مثل اعلی به فارسی ترجمه شده است و مقالهای نیز به نام «سمبول» دارد که در کتابِ یقین چاپ شده است.
علاوه بر این نویسندگان دیگری نیز آثاری در این زمینه عرضه کردهاند، از جمله میتوان به تیموتی اسکات و مقاله «فهم سمبولها» و «آموزه سنّتی سمبول» اشاره کرد. اسکات تحت تأثیر نوشتههای شوئون و گنون سعی کرده است با پیشینهای که در دانشِ سنّت مسیحی-یهودی دارد این آموزه را تبیین کند. قاضی بن محمد نیز مقالهای به نام «آموزه سنّتی سمبولیسم» دارد که در کتاب دین بنیادین با سرویراستاری لینگز به چاپ رسیده است. تأثیر شدید لینگز بر نوشته او بسیار روشن است، وی از دیدگاه دینشناسانه به بررسی سمبولها پرداخته است. کسانی مثل میرچا الیاده، هانری کربن و ژولیوس اِوولا و دِلوبیکز نیز گرچه سنّتگرا محسوب نمیشوند امّا تحت تأثیر جریان حکمت خالده نوشتههایی در این زمینه دارند. از میان نوشتههای فارسی نیز از معدود نوشتههایی که کمی به مقصود نزدیکتر شده است، مقاله «چیستی رمز سنّتی» نوشته سعید علی تاجر را میتوان نام برد.
. Wandlungen und Symbole der Libido
. Man and His Symbols
. Symbolism of the Cross (Le Symbolisme de la Croix, Véga, 1931, many editions, including: Guy Trédaniel/Éditions de la Maisnie, Paris)
. Symbols of Sacred Science (Symboles de la Science sacrée, Gallimard, Paris. 1962)
. Analogy and Correspondence
. The Inversion Of Symbols
. Guénon, The Reign of Quantity and the Signs of the Times, 2001, p. 202
. The Transcendent Unity of Religions, 1953
. ‘No Activity without Truth’. In The Sword of gnosis: metaphysics, cosmology, tradition, symbolism, J. Needleman (ed), 1986.
. Symbols, World Wisdom Retrieved from Studies in Comparative Religion,1980.
. The Interpretation of Symbols: Studies in Comparative Religion, Vol. 14, Nos. 1 & 2 (Winter-Spring, 1980).
. هنر و نمادگرایی سنتی، برگردان: صالح طباطبایی، فرهنگستان هنر، تهران، 1389.
. Coomaraswamy, A. k, selected papers, traditional art, and symbolism. (R. Lipsey, Ed.) Princeton University Press, 1977.
. Symboles: Recueil d’essais. Milan: Archè, 1980; Paris: Dervy-Livres, 1980.
. رمزپردازی، ترجمة جلال ستاری، انتشارات سروش، تهران، 1370.
. Symbol & Archetype: a study of the meaning of existence. Cambridge, 1997
. رمز و مثل اعلی: پژوهشی در معنای وجود، ترجمه فاطمه صانعی، انتشارات حکمت، تهران، 1391.
. The Book of Certainty, Soheil Academy, Pakistan, 1988
. Scott, T, »Understanding Symbol«, SacredWeb, 2001.
. Scott, T, »The Traditional Doctrine of Symbol«, SacredWeb, 2000.
. Ghazi Bin Muhammad
. The Traditional Doctrine of Symbolism
. The underlying religion: an introduction to the perennial philosophy, World Wisdom, 2007.
. Mircea Eliade (1907-1986)
. Henry Corbin (1903-1978)
. Julius Evola (1898-1974)
. Schwaller de Lubicz
. چیستی رمز سنتی، خرد جاویدان: مقالات همایش نقد و تجدد از دیدگاه سنتگرایان معاصر، دانشگاه تهران،1382.
دانلود ادبیات و پیشینه تحقیق
فرآیند بازگشت بیماران سوختگی به جامعه
رشته روانشناسی
ادبیات مربوط به تحقیق
پیشینه تحقیق
بصورت فایل ورد و قابل ویرایش
تعداد : 48 صفحه
قسمتی از متن فایل دانلودی:
این فصل شامل پارادایم تحقیق بر اساس نوع مطالعه کیفی مورد نظر و ابعاد فلسفی آن و مروری بر متون است. ابتدا پارادایم مطالعه و مبانی فلسفی آن بیان شده، سپس در غالب مروری بر متون پدیدهی سوختگی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است.
پارادایم تحقیق و ابعاد فلسفی آن
پارادایم شامل عقاید نظری و روشهای علمی است که گروهی از دانشمندان آن را انتخاب میکنند و ریشه در جهان بینی خاصی با واژه و عبارات خاص خود دارد(22). تحقیقات نظامدار پرستاری عمدتاً در دو پارادایم گستردة اثباتگرایی و طبیعتگرایی صورت میگیرد(23).
پیشفرض اثباتگرایان این است که واقعیتی در جهان خارج وجود دارد که میتوان آن را مطالعه کرد و شناخت و این واقعیت مستقل از مشاهدهی ماست. همچنین پدیدهها تصادفی نیستند و دارای علل مقدماتی هستند. از این رو، پژوهشهایی که به روش علمی صورت میگیرند به دنبال فهم علل زمینهای پدیدههای طبیعی هستند و در این پژوهشها تلاش و تاکید بر حفظ عینیت است(24).
در مقابل پارادایم طبیعت گرایان مربوط به رویکردهای منطقی و فکری همچون پدیدار شناسی، تعامل سمبولیک و قومیت شناسی است، که بر پویا بودن ماهیت واقعیت اجتماعی که شکل گرفته و در حال شکلگیری است، تأکید دارد. این رویکرد به درک واقعیت اجتماعی از منظر افرادی که مطالعه میشوند تکیه میکند(25). این پارادایم، دیدگاهی علمی اجتماعی است که به بررسی چگونگی ساخت واقعیتها تمرکز دارد .این دیدگاه فرض میکند افراد از جمله محققین، واقعیتهایی که در آن شرکت دارند را میسازند(26). بنابراین محقق طبیعت گرا، نسبی گرا است. از دید او واقعیت بستگی به زمینه، دارد و میتواند ساختارهای متفاوتی داشته باشد. این پارادایم فرض میکند دانش وقتی به حداکثر میرسد که فاصله محقق و مشارکتکنندگان در تحقیق به حداقل برسد. گفته ها و تفاسیر افراد شرکتکننده در تحقیق کلید فهم پدیده مورد علاقه محقق است(19).
اثبات گرایان از روشهای کمی برای تحقیق در مورد پدیدههای با مقیاس بزرگ استفاده میکنند و طبیعتگرایان نیز روشهای کیفی را جهت در نظر گرفتن ویژگی معنادار زندگی گروهی انسانها اتخاذ میکنند (25)
تحقیق کیفی شکلی از پژوهش اجتماعی است(22)که در آن یافتههای تولید شده با استفاده از روشهای آماری یا دیگر ابزار کمی به دست نمیآید. بلکه تحقیقی است در مورد زندگی افراد، تجارب زنده، رفتارها، عواطف و احساسات و همچنین عملکرد سازمانی، جنبشهای اجتماعی، پدیدههای فرهنگی و تعاملات میان اقوام(27). ریشههای تحقیق کیفی به انسان شناسی، فلسفه و جامعه شناسی باز میگردد. این رویکرد ابتدا در اوایل دههی قرن نوزدهم توسط انسانشناسان و جامعه شناسان به عنوان یک روش تحقیق استفاده شد(22) و پس از آن در اواخر دهۀ 1970، کاربرد آن در پرستاری آغاز گردید(28).
تحقیق کیفی روشی برای کسب بینش از طریق کشف معانی است که این بینش از طریق روابط علّی ایجاد نمیشوند بلکه از طریق درک ما از کل شکل میگیرد(28). بنابراین محققین کیفی تمرکز بر جنبههای پویا، کلگرایانه و فردی پدیدهها دارند و سعی میکنند این جنبهها را به صورت کل و درون زمینهای که تجربه شده به دست آورند. مطالعات کیفی به اطلاعات عمیق و غنی منجر میشوند که میتوانند ابعاد مختلف پدیدهای پیچیده را روشن کنند و از آنجا که در چارچوب کلی وسیلهای برای کسب غنا و پیچیدگی نهفته در پدیدهها هستند، بینش حاصل از این فرآیند کار پرستاری را هدایت نموده و در فرآیند مهم ساخت تئوری به منظور ساخت دانش پرستاری کمک میکند(27). محققین پرستاری با انجام مطالعات کیفی اطلاعات ارزشمندی را برای بدنهی دانش حرفه به ارمغان میآورند که با ابزارهای کمی قابل دستیابی نیست(29).
در این مطالعه از آنجا که هدف و ماهیت موضوع مطالعه شده بررسی فرآیند بازگشت بیماران مبتلا به سوختگی به جامعه و پی بردن به ابعاد و اثرات آن و طراحی یک مدل مراقبتی در این زمینه بود، از روش تحقیق کیفی برای فهم پدیدة مورد نظر استفاده شد.
تحقیق کیفی به روشهای مختلفی انجام میشود که در بسیار از جهات باهم مشابه هستند، با این وجود هر روش کیفی دارای موضوع فلسفی خاصی است که این امر سئوالات، مشاهدات و تفسیر اطلاعات را تحت تأثیر قرار میدهد. از آنجا که روش کار استفاده شده برای هر روش متناسب با جهتگیری فلسفی آن است، در تحقیق کیفی فلسفهی زیر بنایی مطالعه به اندازة چارچوب مطالعه کمی اهمیت دارد و باید به خوبی درک شود(28).
positivism
naturalistic
symbolic interactionism
دانلود ادبیات و پیشینه تحقیق
مقایسه خود کنترلی و سیستم بازداری/ فعال سازی رفتاری
رشته روانشناسی
ادبیات مربوط به تحقیق
پیشینه تحقیق
بصورت فایل ورد و قابل ویرایش
تعداد : 43 صفحه
قسمتی از متن فایل دانلودی:
2-1 مقدمه
یکی از موضوع هایی که امروزه ذهن پژوهشگران حیطه ی روانشناسی سلامت را به خود مشغول کرده است، رابطه بین ویژگی های شخصیتی و ابتلا به بیماری های روانی و جسمانی است. برخی از روانشناسان، به این نظر علاقه نشان می دهند که شخصیت، مبتنی بر عملکرد دستگاه عصبی است. بر اساس نظریه ی پاولف ، فرآیند اساسی بر تمامی فعالیت های دستگاه عصبی مرکزی، حاکم است. یکی از این فرآیندها، برانگیختگی و دیگری بازداری است. تمامی محرک های درونی و بیرونی که باعث برانگیختگی و بازداری می شوند، هر چه بیشتر تکرار شوند در مغز به صورت با ثبات تری در می آیند. در انتهای این زنجیره، رفتارهای قالبی پویا پدید میآیند که تا اندازه ی زیادی در برابر تغییر، مقاومت نشان میدهند. این روند، به ویژگیهای تثبیت شدهای منجر می شود که شاید بتوان گفت به عنوان بخشی از شخصیت فرد در می آید (بیتا و همکاران، 1997). آنچه در دیدگاه پاولف، از اهمیت ویژهای برخوردار است و در واقع به عنوان یک اصل و خصوصیت در باب دستگاه عصبی مرکزی انسان و دیگر حیوانات مطرح شده است، توازن میان فرآیندهای تحریکی و بازدارنده است. البته بر اساس مبانی زیستی در انسان و حیوانات، در برخی از موجودات و از جمله انسان یکی از این فرآیندها اغلب بر دیگری تسلط دارد اما پس از پاولف، در واقع آیزنگ (1990) با طرح دیدگاه خود در باب شخصیت، توجه ی ویژه ای به فعال سازی مغزی داشته است.
گری (1972) روانشناس عصب شناختی که رفتار و تجارب ذهنی به ویژه تجارب هیجانی را مورد مطالعه قرار داده است، اظهار داشت که هیجان ها، منعکس کننده ی پیش بینی های اکتسابی پیامدهای مطلوب (امید و شادی) یا پیامدهای نامطلوب (اضطراب و ناکامی) هستند و با تغییر 45درجه ای در ابعاد برون گرایی و روان رنجور خویی آیزنک، یک الگوی شخصیت و انگیزش دو بعدی بر پایه ی عصب روان شناختی پیشنهاد کرد و آن را الگوی فعال سازی رفتاری(BAS) و بازداری رفتاری(BIS) نامید. BAS اساس نورو فیزیولوژیکی تکانشگری و BIS اساس نورو فیزیولوژیکی اضطراب است. الگوی بازداری رفتاری معتقد است که رشد مناسب بازداری برای عملکرد عادی پنج توانایی عصب- روانشناختی دیگر ضروری است. این پنج توانایی عبارتند از حافظه کاری، خودگردانی هیجانی انگیزه برانگیختگی، گفتار درونی، بازسازی، و ساخت روانی و کنترل حرکتی. چهار کارکرد اول ماهیت هماهنگ سازی دارند زیرا شرایط را برای خودگردانی، کنترل رفتار به وسیله اطلاعات بازنمایی شدۀ درونی، سازمان دهی رفتار در عرض زمان وکنترل اضطراب مهیا می کنند. این نوع خودگردانی به جهت دهی و پایداری رفتار برای رسیدن به اهداف آتی و توانایی " چسبیدن مجدد " به کار کمک می کند. به همین دلیل، بازداری رفتاری به حافظه کاری، احساس زمان، درونی سازی، خودانگیزشی، خلاقیت رفتاری و به طورکلی به خود کنترلی وکنترل اضطراب متصل است (گری، 2000).
شواهد پژوهشی نشان می دهند که در دوران نوجوانی سه فرآیند موجود در بازداری رفتاری دارای آسیب هستند: بازداری پاسخ های غالب، توقف پاسخ های جاری و کنترل تداخل. هنگامی که الگوی بارکلی(1997) را بررسی می کنیم، متوجه می شویم که این الگو می تواند مشکلات موجود در نوجوانان را پیش بینی کرده و رابطۀ یافته های عصب - شناختی و روان شناسی رشد را نیز در آنها تفسیر و تبیین کند. بنابراین، ملاحظه می شود که آشفتگی در کارکردهای اجرایی باعث می شود که نوجوانان در ساخت روانی و کنترل حرکتی یا به تعبیر دیگر کنترل رفتار حرکتی از راه اطلاعات بازنمایی شدۀ روانی مشکل داشته باشند. همچنین وی اظهار کرده است که الگوی بازداری رفتاری به پژوهش های بیشتری احتیاج دارد. در همین راستا، بررسی های مروری انجام شده پیرامون الگوی بازداری رفتاری و خودگردانی نشان از آن دارد که الگوی بارکلی با وجود نقاط قوت دارای برخی نقاط ضعف است. بارکلی در سال های اخیر بر خودکنترلی و سرانجام الگوی بازداری رفتاری و کارکردهای آن تاکید بیشتری کرده است.
همچنین لانگشور و همکاران (1996، به نقل از شاهنده و آقایوسفی، 1391) دریافتند که خودکنترلی در افراد می تواند به عنوان یک عامل پیشگیری کننده برای کاهش اضطراب آنان باشد. خودکنترلی می تواند به فرد کمک کند تا زندگی بهتری داشته باشند و از جمله فواید کنترل خود و تنظیم هیجانات کنترل سطوح برانگیختگی برای به حداکثر رساندن عملکرد، پشتکار داشتن، به رغم دلسردی و وسوسه، جلوگیری از واکنش مخرب در مقابل تحریک و عملکرد صحیح به رغم فشارهای وارده می باشد. ناتوانی در تنظیم هیجان حاصل از مخالفت های اجتماعی و ترس از این گونه مخالفت ها گاهی آنقدر شدید است که بر تلاشهای فرد برای انجام عمل صحیح چیره می شود.
گری و همکاران(2000) مطرح می کند که میزان و غلبه این سیستم ها در افراد مختلف متفاوت است و این امر زیربنای تفاوتهای شخصیتی و در مواردی بیماری های روانی در افراد است. پژوهش های انجام شده در زمینه سیستم های مغزی رفتاری نشان داده است که فعالیت سیستم بازداری رفتاری با روان نژندی و عاطفه منفی رابطه مثبت و با برون گرایی رابطه منفی دارد و فعالیت سیستم فعال ساز رفتاری با روان نژندی و عاطفه منفی رابطه منفی و با برون گرایی رابطه مثبت دارد.
دو سیستم بازداری و فعال ساز رفتاری بخشی از اساس نوروبیولوژیکال رفتار و عاطفه هستند و اساس انگیزشی پایه ای برای تفاوت های فردی در رفتار، خلق و عاطفه فراهم می سازد (اسمیت و بک، 2006 ؛ چنگ و همکاران، 2007). صفات انعکاس دهنده سیستم فعال ساز صفات تکانشوری و صفات انعکاس دهنده سیستم بازداری صفات اضطرابی هستند (کارور و وایت، 1994). سیستم فعال ساز به نشانه های پاداش بدون تنبیه و فرار از تنبیه حساس است و سیستم فعال ساز با عواطف مثبت و هیجان های مثبت(مثل امید، سرخوشی و شادکامی) رابطه دارد(هپونیمی و همکاران، 2003 ؛ هرمون- جونز، 2003). در مقابل سیستم بازداری باعث بازداری رفتار و افزایش سطوح برانگیختگی و توجه می شود. این سیستم به علایم تنبیه، فقدان پاداش و تازگی حساس است و با هیجان ها و عواطف منفی مثل ترس، ناکامی، اضطراب و غمگینی رابطه دارد (هپونیمی و همکاران، 2003).
. Behavior activation system
. Behavior inhibition system
. Barekli
. Langchor
. Beeck
. Chang & et.al.
. Heponiemi
. Harmon-Jones